اسلایدر

<>

⎝⓿ ⓿⎠ فانی بلاگ ⎝⓿ ⓿⎠

⎝⓿ ⓿⎠ فانی بلاگ ⎝⓿ ⓿⎠
به وبلاگ گروهی فانی بلاگ خوش اومدین. 
قالب وبلاگ
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ⎝⓿⏝⓿⎠ فانی بلاگ ⎝⓿⏝⓿⎠ و آدرس funny-blog.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سلاااام دوستان

این 3 عکس مال تبلیغ نخ دندان است و شما باید به این عکس ها نگاه کنید و نکتش رو به ما بگید

 

 




من چند روز بعد همین پست رو ویرایش می کنم و نکته هر عکس رو میگم

لطفا توی نظرات جواب سوالو بدید

ممنون


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, ] [ 16:51 ] [ ضحی ]

به این میگن پرینتر

شما فقط پیشرفت تکنولوژی رو داشته باشید

 

 

 

 

 

برای دانلود فیلم میتونید به ادامه مطلب برید


موضوعات مرتبط: پست های جالب، تکنولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 17:30 ] [ ضحی ]

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, ] [ 22:34 ] [ ضحی ]

سومین فرش بزرگ پارچه جهان چند روز پیش در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران رونمایی شد. به گزارش ایسنا، معاون بازاریابی مركز ملی فرش ایران در مراسم رونمایی از این فرش با بیان اینكه بخش خصوصی مذاكره برای بافت فرش‌های بزرگ پارچه دیگری را آغاز كرده است، گفت: ایران در این زمینه تجارب خوبی دارد و می‌تواند اقدامات بیشتری انجام بدهد.

 مجتبی فیض‌الهی با بیان اینكه سفارش‌‌پذیری برای بافت فرش اقدامی است كه می‌تواند كارهای بهتر و درآمدزاتری را نصیب ایران كند، افزود: سومین فرش بزرگ پارچه جهان بیش از 3.2 میلیون دلار برای ایران درآمدزایی داشته است. بنا به این گزارش، این فرش 2400 مترمربعی كه حدود 16 ماه كار برده است، توسط 400 بافنده بافته شده و قرار است در مسجد محمدامین مسقط پایتخت كشور عمان پهن شود. این فرش دارای 40 رج و 28 رنگ است و بیش از یك میلیارد گره در آن وجود دارد و بمبلغ 3 ميليون و 200 هزار دلار به کشور عمان فروخته شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 11:42 ] [ محمد حسن ]


روستای پر از آرامش در هلند به نام "گیسورن" که ساکنان آن با استفاده از قایق و یا با عبور از روی پل های چوبی رفت و  آمد می کنند

 

در این روستا هیچ کوچه و خیابانی دیده نمی شود. مسیر رودخانه تنها راه ارتباطی میان مردم این روستاست و با قایقهای خود در آن رفت و آمد می کنند که نه تنها سخت به نظر نمی رسد که بسیار هم هیجان انگیز است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, ] [ 14:38 ] [ محمد حسن ]

 

شاید شک برانگیز باشد که چین در یکی دو دهه اخیر به سمت تبدیل شدن به یک قدرت فوق العاده گام بر می دارد ولی آنقدرها دور از واقعیت هم نیست. گویا چشم بادامی های چینی این اتفاق را دارند به تدریج حس می کنند. اتفاقاتی که آنها را به سمت و سوی دنیایی مدرن و برخورداری از تکنولوژی های برتر سوق می دهد. نمونه ای از این تکنولوژی ها را می توان در صنعت راه آهن و قطارهای سریع السیر این کشور مشاهده کرد.

 

چین بعد از یک سری حوادث ریلی در سال ۲۰۱۱ تصمیم به راه اندازی یک سیستم حمل و نقل ریلی مدرن، امن و پر سرعت گرفته و با اختصاص یک بودجه یک تریلیون دلاری قرار است تا پایان سال آینده میلادی ۱۳ هزار خط ریلی جدید برای قطار های پرسرعت تاسیس کند. این کشور در حال حاضر مرکز بزرگترین شبکه قطارهای سریع السیر در جهان است و با داشتن 12 هزار و 874 کیلومتر ریل راه آهن با هزینه‌ای برابر 66 میلیارد پوند تمامی کشور را به یکدیگر متصل کرده است در حالی که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۱۵ در حدود 12 هزار کیلومتر دیگر به راه‌آهن این کشور افزوده شود.

 

در این راستا قطاری سریع السیر را رونمایی کرده‌اند که می‌تواند با سرعت بیش از 350 کیلومتر بر ساعت حرکت کند. این قطار نسبت به قطارهای قبلی که تنها سرعت را مد نظر قرار داده بود دارای ضریب های امنیتی بالا، تجهیزات مدرن با امکانات Vip و همینطور کارکنان سازمان دهی شده ای برای پذیرایی از مسافران است. این نوع قطارها فعلا در مسیر پکن، شانگهای تردد دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, ] [ 16:45 ] [ محمد حسن ]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, ] [ 16:36 ] [ محمد حسن ]

چطوری جوون بمونیم؟ 




1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!
این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه
بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن
خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.




2دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت رو برای خودت نگه دار! 
آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن ( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)





3- دائم در حال یادگیری باش! 
سعی کن بیشتر راجع به کامپوتر، کارهای دستی،باغبانی و
خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری
هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه
"مغز بیکار پاتوق شیطانه"
این شیطان هم اسمش آلزایمرِ 

 

 

 

 

 

 


 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، مقاله، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, ] [ 13:19 ] [ ضحی ]

جشنواره گل‌فرش‌هاي بروکسل بار ديگر با نمايش 600 هزار شاخه گل بوگنيا، گردشگران را به اين شهر کشاند. اين جشنواره که هر 2 سال يکبار برگزار مي‌شود، اين دوره در خيابان مجاور «کاخ بزرگ» شهر بروکسل با نمايش گل‌هاي افريقايي، منظره‌اي ديدني را مقابل چشمان گردشگران قرار داده است. در اين رويداد فرشي به مساحت 1800 متر مربع از گل‌هاي کشورهاي اتيوپي، کنگو، نيجريه، بوتسوانا و کامرون در معرض ديد گردشگران قرار گرفته است. مقامات شهر بروکسل اميدوارند اين جشنواره بيش از 100 هزار گردشگر را در تعطيلات آخر هفته راهي اين شهر کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, ] [ 22:55 ] [ محمد حسن ]

 

 

 

 

 

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, ] [ 15:11 ] [ محمد حسن ]


 

 
 

 

از دفتر روزنامه ای که در آن مشغول به کار بود اخراج شد چرا که رئیسش فکر میکرد تخیل خلاقیت و ایده های خوب ندارد
 

 
 
 
والت دیزنی: موسس شهر بازی دیزنی لند و شرکت والت دیزنی (آفریننده میکی موس سفید برفی و..) برنده 22 جایزه اسکار

 
 
 
________________________________________________________
 
 

 
 
پس از جدایی از همسرو از دست دادن شغل و مرگ مادرش کتابی نوشت که دوازده بار توسط انتشارات مختلف رد شد
 

 
 
جی کی رولینگ نویسنده سری کتابهای هری پاتر : پردرآمد ترین نویسنده تاریخ و برنده عنوان "تاثیر گذار ترین زن بریتانیا"

 
 
 
_______________________________________________________
 
 

 
معلم مدرسه اش به او گفته بود که زیادی احمق است و هیچ چیز یاد نخواهد گرفت
 

 
 
توماس ادیسون دارنده امتیاز 2500 اختراع که مهم ترین آنها لامپ الکتریکی است 
 
 
 ______________________________________________________
 

 
توسط کمپانی سازنده موسیقی رد شدند چرا که کمپانی از صدا و موسیقی با گیتار آنها خوشش نیامد

 

 
 
گروه بیتلز: تاثیر گذار ترین گروه موسیقی قرن بیستم با فروش جهانی تا 1 میلیارد نسخه از آثار
 
 
 

 
 
 
 _______________________________________________________
 
 

 
 
تا سن چهار سالگی قادر به حرف زدن نبود اطرافیان او را "فردی غیر اجتماعی با رویاهای احمقانه" میشناختند 
 

 
 
آلبرت انیشتن نظریه پرداز نسبیت و برنده جایزه نوبل فیزیک 

 
 
 
 ______________________________________________
 
 

 
 
در کودکی مورد سو استفاده جنسی قرار گرفت و بعد ها شلغش را به عنوان گزارشگر تلویزیون از دست داد چرا که او را مناسب تلویزیون نمیداستند

پرونده:Oprah Winfrey (2004).jpg
 
 
اپرا وینفری مجری برنامه تلویزیونی اپرا که به مدت 25 سال در 145 کشور مختلف پخش شد
اولین بیلیونر سیاه پوست جهان
 
_______________________________________________________
 
 
از تیم بسکتبال دبیرستانش اخراج شد و به قول خودش بارها و پشت سر هم شکست خورد
 
 
 
مایکل جردن بسکتبالیست حرفه ای سابق و معروف با عنوان بهترین بسکتبالیستی که تا به حال بوده است 
 
نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت بگیرد
 
 
 هیچ وقت نگران شکست ها ی فرزندان خود نباشید ، چراکه همان شکست شاید ، رهگشای موفقیت و درخشش او باشد .
 
 
 
 
هیچ گاه بار مسئو لیت کسی را به دوش نکشید .
 
 جلوی تحقیر شدن او را نگیرید .
 
 آسیب های او را به جان نخرید .
 
بگذارید تا همین فشارها موجب شکوفایی او شوند . 
 
 
 
 
دانه ای که سعی دارد خود را از دل خاک به بیرون بکشد را ، از خاک در نیاورید .
 
پیله پروانه ای که خود را با سختی از درون به بیرون می کشد را ، پاره نکنید .
 
 پوسته تخم مرغی که جوجه ای سعی دارد آن را بشکافد و بیرون بیاید  ، نشکنید .
 
 چرا که شما دریچه های خروج از عالم تاریک و تنگ و رنج آور را به روی آن ها خراب می کنید و مانع پیش روی آن ها در مسیر رشدشان می شوید .
 
 
گاه تنها تماشا کردن این صحنه ها کافی است .
 
 
بر خودخواهی های خود غلبه کنیم
 
 
بر حس مالکیت خود
 
 
بر طمع خود
 
 
بر زیاده خواهی ها
 
 
و
 
 
عواطف آسیب رسان خود
 
 مسلط شویم



موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, ] [ 15:7 ] [ محمد حسن ]

 

این آثار و نقاشی های دو بعدی توسط دستان هنرمند ژاپنی ناگایی هایدیوکی طوری به تصویر کشیده شده اند که به نظر سه بعدی می آیند به گونه ای که ظاهرا از از صفحه کاغذ به بیرون ادامه پیدا کرده اند. این هنرمند 21 ساله با استفاده از تکنیک پرسپکتیو در نقاشی توانسته این آثار خارق العاده را به تصویر بکشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:32 ] [ محمد حسن ]

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:25 ] [ محمد حسن ]

 

 

 

 

 

  

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:18 ] [ محمد حسن ]

 

درس های زندگی
 
 
اشتباه فرشتگان

درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .

پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟

از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و....

حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند.

 
 
 
 

---------------------------------------------------------------------------
 
مرد کور


روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود..او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

امروز هوا آفتابی ست است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید


---------------------------------------------------------------------------
 
 
 
یکی از بستگان خدا

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.

پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.

در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد..
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت... چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!


---------------------------------------------------------------------------
 
 
بقیه در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, ] [ 23:30 ] [ زهرا ]
حتما بخونیدش
 
 
کشیش سوار هواپیما شد.  کنفرانسی تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند؛ میرفت تا خلق خدا را هدایت کند و به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.  در جای خویش قرار گرفت.  اندکی گذشت، ابری آسمان را پوشانده بود، امّا زیاد جدّی به نظر نمیرسید.  مسافران شادمان بودند که سفرشان به زودی شروع خواهد شد.
 
 
 
هواپیما از زمین برخاست.  اندکی بعد، کمربندها را مسافران گشودند تا کمی بیاسایند.  پاسی گذشت.  همه به گفتگو مشغول؛ کشیش در دریای اندیشه غوطه‌ور که در جمع بعد چهها باید گفت و چگونه بر مردم تأثیر باید گذاشت.  ناگاه، چراغ بالای سرش روشن شد: "کمربندها را ببندید!"  همه با اکراه کمربندها را بستند؛ امّا زیاد موضوع را جدّی نگرفتند.  اندکی بعد، صدای ظریفی از بلندگو به گوش رسید، "از نوشابه دادن فعلاً معذوریم؛ طوفان در پیش است."
 
 
 
موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همانجا جا خوش کرد و در چهره‌ها اثری ظاهر نشد، گویی همه می‌کوشیدند خود را آرام نشان دهند. باز هم کمی گذشت و صدای ظریف دیگربار بلند شد، "با پوزش فعلاً غذا داده نمی‌شود؛ طوفان در راه است و شدّت دارد." نگرانی، چون دریایی که بادی سهمگین به آن یورش برده باشد، از درون دلها به چهره‌ها راه یافت و آثارش اندک اندک نمایان شد.
 
 
 
طوفان شروع شد؛ صاعقه درخشید، نعرهء رعد برخاست  و صدای موتورهای هواپیما را در غرّش خود محو و نابود ساخت؛ کشیش نیک نگریست؛ بعضی دستها به دعا برداشته شد؛ امّا سکوتی مرگبار بر تمام هواپیما سایه افکنده بود؛ طولی نکشید که هواپیما همانند چوبپنبه بر روی دریایی خروشان بالا رفت و دیگربار فرود افتاد، گویی هم‌اکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد. کشیش نیز نگران شد؛ اضطراب به جانش چنگ انداخت؛ از آن همه که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند؛ گویی حبابی بود که به نوک خارک ترکیده بود؛ پنداری خود کشیش هم به آنچه که می‌خواست بگوید ایمانی نداشت.  سعی کرد اضطراب را از خود برهاند؛ امّا سودی نداشت.  همه آشفته بودند و نگران رسیدن به مقصد و از خویش پرسان که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد.
 
 
 
نگاهی به دیگران انداخت؛ نبود کسی که نگران نباشد و به گونهای دست به دامن خدا نشده باشد.  ناگاه نگاهش به دخترکی افتاد خردسال؛ آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را می‌خواند؛ یک پایش را جمع کرده، زیر خود قرار داده بود. ابداً اضطراب در دنیای او راه نداشت؛ آرام و آسوده‌خاطر نشسته بود.  گاهی  چشمانش را میبست، و سپس میگشود و دیگربار به خواندن ادامه میداد.  پاهایش را دراز کرد، اندکی خود را کش و قوس داد، گویی میخواهد خستگی سفر را از تن براند؛ دیگربار به خواندن کتاب پرداخت؛ آرامشی زیبا چهره‌اش را در خود فرو برده بود.
 
 
 
هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد، گویی طوفان مشتهای گره کردهء خود را به بدنهء هواپیما میکوفت، یا میخواست مسافران را که مشتاق زمین سفت و محکمی در زیر پای بودند، بترساند.  هواپیما را چون توپی به بالا پرتاب میکرد و دیگربار فرود میآورد.  امّا این همه در آن دخترک خردسال هیچ تأثیری نداشت، گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد.
 
 
 
کشیش ابداً نمیتوانست باور کند؛ در جایی که هیچیک از بزرگسالان از امواج ترس در امان نبود، او چگونه میتوانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند.  بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد، به مقصد رسید، فرود آمد.
 
مسافران، گویی با فرار از هواپیما از طوفان می گریزند، شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش همچنان بر جای خویش نشست. او می خواست راز این آرامش را بداند.  همه رفتند؛ او ماند و دخترک.  کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و هواپیما که چون توپی روی امواج حرکت می‌کرد. سپس از آرامش او پرسید و سببش؛ سؤال کرد که چرا هراس را در دلش راهی نبود آنگاه که همه هراسان بودند.
 
 
 
دخترک به سادگی جواب داد، "چون پدرم خلبان بود؛ او داشت مرا به خانه میبرد؛ اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند؛ ما عازم خانه بودیم؛ پدرم مراقب بود؛ او خلبان ماهری است."  گویی آب سردی بود بر بدن کشیش؛ سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛ این است راز آرامش و فراغت از اضطراب!
 
 
 
-----------------------------------------
 
 
 
بسا از اوقات انواع طوفانها ما را احاطه میکند و به مبارزه میطلبد.
 
طوفانهای ذهنی، مالی، خانگی، و بسیاری انواع دیگر که آسمان زندگی ما را تیره و تار میسازد و هواپیمای حیات ما را دستخوش حرکات غیر ارادی میسازد، آنچنان که هیچ ارادهای از خود نداریم و نمیتوانیم کوچکترین تغییری در جهت حرکت طوفانها بدهیم.  همه اینگونه اوقات را تجربه کردهایم؛ بیایید صادق باشیم و صادقانه اعتراف کنیم که در این مواقع روی زمین سفت و محکم بودن به مراتب آسانتر از آن است که روی هوا، در پهنهء آسمان تیره و تار، به این سوی و آن سوی پرتاب شویم.
 
 
 
امّا، به خاطر داشته باشیم، که خدا که در آسمان است، خلبانی هواپیما را به عهده دارد و با دست‌های آزموده و ماهر خویش آن را در پهنهء بیکران زندگی هدایت میکند.  او ما را به منزل خواهد رساند؛ او مقصد ما را نیک میداند و هواپیمای زندگی ما را از طوفانها خواهد رهانید و به سرمنزل مقصود خواهد رساند. نگران نباشید.
 
 
 
 
 
 
*شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت** **میشود*
 

موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
[ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, ] [ 23:17 ] [ زهرا ]

 

 

 

 

 

 

 

 

بقیه در ادامه مطلب

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: پست های جالب، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, ] [ 19:27 ] [ محمد حسن ]
صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 16 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

........... یک............یک دو.............. یک دو سه ... صدا میاد؟ آماده ، حرکت : اینجا فانی بلاگ است . وبلاگی برای زندگی ، جایی برای آرامش ، مکانی برای دور هم بودن ، فضایی برای گسترش اطلاعات و اندیشه ها . فانی بلاگ ، کلبه ای کوچک که در آن صمیمیت حرف اول را زده و دروغ ، دورویی و شایعه در آن جایی ندارد . در کلبه ی ما رونق اگر نیست ؛ صفا هست . خوش باشید تو فانی بلاگ. probit.microlab@yahoo.com zoha.bahmani@rocketmail.com saraahmadifam@yahoo.com zahra.masdar@yahoo.com 09141190073 جیمیل اختصاصی فانی بلاگ : funnyblog.loxblog.com@gmail.com
آرشيو مطالب
تير 1393
خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 آبان 1390 شهريور 1390
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 153
بازدید دیروز : 26
بازدید هفته : 225
بازدید ماه : 5103
بازدید کل : 118454
تعداد مطالب : 375
تعداد نظرات : 191
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


کد متحرک سازی عنوان وبلاگ دوست گرامي سلام