⎝⓿ ⓿⎠ فانی بلاگ ⎝⓿ ⓿⎠ به وبلاگ گروهی فانی بلاگ خوش اومدین.
| ||
|
فقر چیزی است که همه جا سرک می کشد.
فقر گرسنگی نیست ،عریانی هم نیست.
فقر چیزی را نداشتن است . ولی آن چیز پول نیست . طلا و غذا هم نیست.
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته یک کتاب فروشی می نشیند.
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد می کند.
فقر کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند.
فقر پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود.
فقر همه جا سر می کشد.
فقر شب را بی غذا سر کردن نیست...
فقر روز را بی اندیشه سر کردن است...
موضوعات مرتبط: ادبی، ، برچسبها: روزی مردی خواب عجیبی دید. او دید که در بین فرشته هاست و به کار آنها نگاه می کند.
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی که توسط پیک ها از زمین می رسند ،باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید :شما چه کار می کنید ؟
فرشته در حالی که نامه ای را باز می کرد ،گفت :این جا بخش دریافت است و دعا ها و تقاضای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت . باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید :شما چه کار می کنید؟
فرشتگان با عجله گفتند:این جا بخش ارسال است.ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان می فرستیم.
مرد کمی جلو تر رفت و دید یک فرشته بیکار نشسته است . مرد با تعجب از فرشته پرسید :شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد:این جا بخش تصدیق جواب است.مردمی که دعا هایشان مستجاب شده ،باید جواب بفرستند ولی عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید:مردم چگونه می توانند جواب بفرستند ؟
فرشته پاسخ داد:بسیار ساده است .فقط کافی است بگویند :خدایا شکر !!
موضوعات مرتبط: ادبی، مذهبی، ، برچسبها: چشمانش پر بود از نگرانی و ترس لبانش می لرزید
بقیه داستان در ادامه مطلب موضوعات مرتبط: داستان کوتاه، ، برچسبها: ادامه مطلب طرف نشسته بود پشت بنز آخرین سیستم با سرعت صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته.یهو میبینه یه موتور گازی ازش جلو زد. خیلی شاکی میشه . پاش رو میگذاره رو گاز با سرعت دویست از بغل موتور رد میشه .
یه مدت واسه خودش خوش و خرم میره یهو میبینه موتور گازیه غییییییییییییییییییژ ازش جلو زد!!!!!!!!!!
دیگه پاک قاط میزنه پاش رو تا ته میذاره رو گاز با دویست و چهل تا از موتور جلو میزنه . همین جور با آخرین سرعت میره که دوباره میبینه موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد میشه!!!!!!!!!
طرف کم میاره . میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده بزن کنار . خلاصه دو تایی وامیسن کنار اتوبان .
طرف پیاده میشه میره جلو موتوریه میگه:آقا من مخلصتم فقط بگو چطور با این موتور گازی بینی منو به خاک مالیدی؟؟
موتوریه با رنگ پریده نفس زنان میگه:والله...داداش....خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی!!!آخه کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
موضوعات مرتبط: طنز، ، برچسبها: جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک ، از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد آمد.
مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت .
بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد .
مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))
پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟ ))
موضوعات مرتبط: ادبی، ، برچسبها: این ترانه بوی نان نمی دهد بوی حرف دیگران نمی دهد
سفره دلم دوباره باز شد سفره ای که بوی نان نمی دهد
نامه ای که ساده و صمیمی است بوی شعر و داستان نمی دهد:
- با سلام و آرزو ی طول عمر که زمانه این زمان نمی دهد
یک وجب زمین برای باغچه یک دریچه آسمان نمی دهد
وسعتی به قدر جای ما دو تن گر زمین دهد ، زمان نمی دهد
فرصتی برای دوست داشتن نوبتی به عاشقان نمی دهد
هیچ کس برایت از صمیم دل دست دوستی تکان نمی دهد
موضوعات مرتبط: ادبی، ، برچسبها: ادامه مطلب در شمال غربی کشور اسلوونی و اطراف کوه های آلپ، منطقه ای به نام کارنیولای شمالی قرار گرفته که دریاچه ی بلد (Bled) سمبل آن می باشد. این ناحیه که با تپه های شیبدار احاطه شد، منطقه ای کوهستانی و بسیار خوش منظره می باشد. در فصل تابستان می توان دراینجا شنا کرد و از آفتاب زیبا لذت برد و در فصل زمستان بعد از اسکی در آن استراحت کرد. فعالیت های ورزشی متعددی نیز در تمام طول سال در این ناحیه موجود می باشد. علاوه بر این، اگر آرزوی خاصی دارید می توانید به جزیره رفته و زنگ آرزوهای کلیسا را به صدا در بیاورید.
موضوعات مرتبط: پست های جالب، عکس، ، برچسبها: |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |